Thursday, September 16, 2004
یک روز یک افسر تو جاده جلوی یک ماشین رو میگیره و به راننده میگه:شما به خاطر بستن کمربند ایمنی برنده ی پنجاه هزار تومن از طرف انجمن حمایت از ایمنی جاده ها،شدید.حالا میخواهید با این پول چی کار کنید؟
راننده:فکر کنم باهاش برم گواهینامه ام رو پس بگیرم.
زنی که کنارش بوده میگه:جناب سروان به حرفش گوش نکنید.همسر من وقتی که مست هست،چرت و پرت زیاد میگه.
تو صندلی عقب یک یارویی بود که خوابش برده بوده اما بخاطر سر و صدا از خواب بیدار میشه و میگه»:دیدید گفتم با ماشین دزدی نمیشه فرار کرد.
بالاخره یکی هم از صندوق عقب یکهو داد میزنه:ببینم هنوز از مرز رد نشدیم؟
(اگر لوس بود بایستی ببخشید که کمبود داریم اما جک فنی ایی بود)
راننده:فکر کنم باهاش برم گواهینامه ام رو پس بگیرم.
زنی که کنارش بوده میگه:جناب سروان به حرفش گوش نکنید.همسر من وقتی که مست هست،چرت و پرت زیاد میگه.
تو صندلی عقب یک یارویی بود که خوابش برده بوده اما بخاطر سر و صدا از خواب بیدار میشه و میگه»:دیدید گفتم با ماشین دزدی نمیشه فرار کرد.
بالاخره یکی هم از صندوق عقب یکهو داد میزنه:ببینم هنوز از مرز رد نشدیم؟
(اگر لوس بود بایستی ببخشید که کمبود داریم اما جک فنی ایی بود)
13:53 ||نوشته شده توسط پسرک پدرسوخته